ابومحمد عبدالله بن ابی زیدعبدالرحمن قیروانی (310-386 ه. ق.). فقیه مالکی، و او را از غایت تبحر در فقه مالکی، مالک صغیر لقب داده اند و آثاری به نظم و نثر دارد ازجمله: الرساله. مجموعۀ احادیث. قصیده ای در مدح رسول صلوات الله علیه
ابومحمد عبدالله بن ابی زیدعبدالرحمن قیروانی (310-386 هَ. ق.). فقیه مالکی، و او را از غایت تبحر در فقه مالکی، مالک صغیر لقب داده اند و آثاری به نظم و نثر دارد ازجمله: الرساله. مجموعۀ احادیث. قصیده ای در مدح رسول صلوات الله علیه
شاعری مقل است. (ابن الندیم). و باز در الفهرست نام ابن ابی الشیخ مکنی به ابوایوب، سلیمان بن ایوب، راویه و اخباری آمده است مؤلف کتاب الاخبارالمسموعه و ندانم که این دو، نام یک تن است یا نه
شاعری مُقل است. (ابن الندیم). و باز در الفهرست نام ابن ابی الشیخ مکنی به ابوایوب، سلیمان بن ایوب، راویه و اخباری آمده است مؤلف کتاب الاخبارالمسموعه و ندانم که این دو، نام یک تن است یا نه
ابوالحسن یا ابوعبدالله علی فاسی مراکشی. مورخ. تاریخ زندگانی او درست معلوم نیست. در اواخر قرن هفتم و اوائل قرن هشتم هجری میزیسته. دو کتاب در تاریخ نوشته است، یکی زهرهالبستان که در دست نیست و دیگر ’الانیس المطرب و روض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس’ و این کتاب بزبانهای لاتینی و آلمانی و پرتقالی و فرانسه ترجمه و طبع شده است. و حاجی خلیفه در کشف الظنون نام او را علی بن محمد بن احمد بن عمر بن ابی زرع آورده و میگوید کتاب انیس المطرب را برای ابوسعید عثمان بن مظفر نوشته است پیش از سنۀ 726 ه. ق
ابوالحسن یا ابوعبدالله علی فاسی مراکشی. مورخ. تاریخ زندگانی او درست معلوم نیست. در اواخر قرن هفتم و اوائل قرن هشتم هجری میزیسته. دو کتاب در تاریخ نوشته است، یکی زهرهالبستان که در دست نیست و دیگر ’الانیس المطرب و روض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس’ و این کتاب بزبانهای لاتینی و آلمانی و پرتقالی و فرانسه ترجمه و طبع شده است. و حاجی خلیفه در کشف الظنون نام او را علی بن محمد بن احمد بن عمر بن ابی زرع آورده و میگوید کتاب انیس المطرب را برای ابوسعید عثمان بن مظفر نوشته است پیش از سنۀ 726 هَ. ق
ابن حمیده بن ظافربن عبدالله غسانی حلبی معروف به ابن ابی طی، ادیب نامی و مورخ بزرگ شیعه بود. از اوست: 1- اخبار الشعراء الشیعه. 2- مختار تاریخ المغرب. 3- حوادث الزمان. 4- طبقات العلماء. 5- مناقب الائمه اثناعشر. 6- تاریخ الشیعه. وی به سال 630 هجری قمری درگذشت.. مؤلف نیز در یادداشتی این تألیفات را به وی نسبت داده است: 1- کنز الموحدین فی سیره صلاح الدین. 2- سلک النظام فی تاریخ الشام، در 4 جلد. 3- عقود الجواهر فی سیره الملک الظاهر. 4- معادن الذهب فی الطی، تاریخ بزرگی است و خود ذیلی بر آن نوشته است. (یادداشت مؤلف)
ابن حمیده بن ظافربن عبدالله غسانی حلبی معروف به ابن ابی طی، ادیب نامی و مورخ بزرگ شیعه بود. از اوست: 1- اخبار الشعراء الشیعه. 2- مختار تاریخ المغرب. 3- حوادث الزمان. 4- طبقات العلماء. 5- مناقب الائمه اثناعشر. 6- تاریخ الشیعه. وی به سال 630 هجری قمری درگذشت.. مؤلف نیز در یادداشتی این تألیفات را به وی نسبت داده است: 1- کنز الموحدین فی سیره صلاح الدین. 2- سلک النظام فی تاریخ الشام، در 4 جلد. 3- عقود الجواهر فی سیره الملک الظاهر. 4- معادن الذهب فی الطی، تاریخ بزرگی است و خود ذیلی بر آن نوشته است. (یادداشت مؤلف)
ابن ابی زید. خوندمیر در دستورالوزراء آرد: ابونصر بن ابی زید مدتی مدید ایام سلطنت سامانیه صاحب دیوان انشاء و رسالت بود و چون امیر ناصرالدین سبکتکین عبدالله عزیز را محبوس گردانید وزارت امیر نوح را به ابونصر تفویض نمود. او بصفات حمیده و سمات پسندیده اتصاف داشت و در ایام اعتبار تخم جود و سخا و بذل و عطا در زمین دل فضلا و اخیار کاشت و در تدبیر مصالح مملکت و استمالت سپاهی و رعیت به اقصی الغایه کوشید و در آخر عمر بزخم کارد بعضی از غلامان سامانی شهد شهادت چشید - انتهی. و مدت وزارت او پنج ماه بود و پس از شهادت، امیرنوح بر جنازه او نماز گذاشت و کشندگان او را دستگیر کرده بکشت. رجوع به ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 147 و 169 و 171 و 176 شود
ابن ابی زید. خوندمیر در دستورالوزراء آرد: ابونصر بن ابی زید مدتی مدید ایام سلطنت سامانیه صاحب دیوان انشاء و رسالت بود و چون امیر ناصرالدین سبکتکین عبدالله عزیز را محبوس گردانید وزارت امیر نوح را به ابونصر تفویض نمود. او بصفات حمیده و سمات پسندیده اتصاف داشت و در ایام اعتبار تخم جود و سخا و بذل و عطا در زمین دل فضلا و اخیار کاشت و در تدبیر مصالح مملکت و استمالت سپاهی و رعیت به اقصی الغایه کوشید و در آخر عمر بزخم کارد بعضی از غلامان سامانی شهد شهادت چشید - انتهی. و مدت وزارت او پنج ماه بود و پس از شهادت، امیرنوح بر جنازه او نماز گذاشت و کشندگان او را دستگیر کرده بکشت. رجوع به ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 147 و 169 و 171 و 176 شود